روانشناسی جنایی

دپارتمان تخصصی روانشناسی نائین، که از بخش های مختلفی تشکیل شده، و یکی از واحد های آن حوزه روانشناسی جنایی است، با حضور اساتید و دانشجویان رشته های روانشناسی،حقوق.جرم شناسی،پزشکی قانونی،جامعه شناسی و … است .

روانشناسی جنایی

دپارتمان تخصصی روانشناسی نائین، که از بخش های مختلفی تشکیل شده، و یکی از واحد های آن حوزه روانشناسی جنایی است، با حضور اساتید و دانشجویان رشته های روانشناسی،حقوق.جرم شناسی،پزشکی قانونی،جامعه شناسی و … است .

سلام، من نائین هستم، دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه تهران و فعال حوزه روانشناسی جنایی، دپارتمان روانشناسی ما از واحد مختلفی از بالینی و خانواده گرفته تا حوزه روانشناسی اجتماعی و روانشناسی جنایی. ما اینجا هستیم تا اهمیت حضور این حرفه رو و نحوه فعالیت و پژوهش این حرفه رو با شما به اشتراک بذاریم .

نویسندگان
۰۹
تیر

✍️نویسنده: زهرا قهرمانی

🔻قابلیت ایجاد پیوندهای عاطفی در سایکوپات‌ها

اینکه افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD)، که معمولاً به عنوان روان‌پریش شناخته می‌شوند، می‌توانند پیوندهای عاطفی قوی با فرزندان خود ایجاد کنند، غیر منطقی به نظر می‌رسد. معیارهای تشخیصی ASPD شامل

۰۸
تیر

✍️نویسنده: کیمیا نظری

🔻سوءبرداشت‌های عمومی درباره اسکیزوفرنی 

این تصور که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، ذاتاً مستعد ارتکاب اعمال خشونت‌آمیز از جمله قتل هستند، تصور اشتباهی است که توسط رسانه‌های عمومی و لیبل هایی از اجتماع تداوم یافته است. در حالی که این درست است که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است بیشتر از افراد بدون این اختلال درگیر رفتارهای خشونت آمیز باشند، این لزوماً به این معنی نیست که آنها به طور حتم ، مرتکب قتل می شوند.

 

🔻تعریف و شیوع اسکیزوفرنی 

اسکیزوفرنی یک بیماری روانی مزمن است که با توهم، هذیان، تفکر

۰۶
تیر

✍️نویسنده: زهرا قهرمانی 

🔻ولع لذت از رنج

پدیده روان‌پریشی که با فقدان همدلی و تکانشگری مشخص می‌شود، مدت‌هاست که دانشمندان را مجذوب خود کرده است. یکی از جذاب‌ترین جنبه‌های این وضعیت، لذت ظاهری ناشی از آسیب رساندن به دیگران است که اغلب به عنوان رفتار "سادیستی" از آن یاد می‌شود. این مقاله پیچیدگی‌های پیرامون اینکه چرا روان‌پریشان ممکن است از رنج بردن دیگران لذت ببرند، چارچوب‌های نظری و شواهد تجربی را بررسی می‌کند.

از دیدگاه روان‌شناختی، چندین نظریه تلاش می‌کنند تا انگیزه‌های نهفته در پشت گرایش‌های سادیستی را در افراد دارای ویژگی‌های روان‌پریشی توضیح دهند. 

۰۲
تیر

نویسنده: کیمیا نظری


بین روانشناسان و جرم شناسان بحث شدیدی بر سر در نظر گرفتن اینکه تمایلات خودشیفتگی و اختلالات جنسی در مجرم ها ممکن است ریشه در تجربه های دوران کودکیشان نداشته باشد، به وجود آمده است . در حالی که برخی استدلال می کنند که این رفتارها به علت رویدادهای اولیه زندگی شکل می گیرد، برخی دیگر توضیحات جایگزین برای شکل‌گیری آنها پیشنهاد می کنند. این مطلب به بررسی این احتمال می‌پردازد که خودشیفتگی و اختلالات جنسی در مجرمان از عوامل دوران کودکی سرچشمه نمی‌گیرد، در عوض منشأهای بالقوه را از منابع دیگر بررسی می‌کند.
یک استدلال علیه ایده ریشه های دوران کودکی، مفهوم اپی ژنتیک است. تحقیقات اپی ژنتیکی نشان می‌دهد که عوامل محیطی، از جمله عواملی که در دوران بزرگسالی تجربه می‌شوند، می‌توانند بر بیان ژن و شکل‌دهی رفتار بدون تغییر توالی DNA اصلی تأثیر بگذارند. این احتمال را افزایش می‌دهد که تجربیات بزرگسالان می‌تواند به ایجاد ویژگی‌های خودشیفتگی یا اختلالات جنسی در افرادی که تجربه تربیت آسیب‌زا یا توهین‌آمیز نداشته‌اند، کمک کند.

  • Viana Yegane
۲۹
خرداد

نویسنده: ویانا

رابطه بین صرع و رفتار مجرمانه از دیرباز موضوع مورد علاقه در زمینه های علوم اعصاب، روانشناسی و جرم شناسی بوده است. در حالی که اذعان به این امر ضروری است که افراد مبتلا به صرع نسبت به افرادی که این بیماری را ندارند بیشتر درگیر فعالیت های مجرمانه نیستند، یک تعامل پیچیده بین این دو وجود دارد که کاوش بیشتر را ایجاب می کند.

صرع یک ​​اختلال عصبی است که با تشنج‌های مکرر مشخص می‌شود که می‌تواند توسط عوامل مختلفی مانند استرس، خستگی یا برخی داروها ایجاد شود. تجربه تشنج می تواند تأثیرات عمیقی بر عملکرد شناختی، عاطفی و رفتاری فرد داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد که افراد مبتلا به صرع ممکن است به دلیل اختلال در عملکرد طبیعی مغز در طول تشنج، افزایش تکانشگری، پرخاشگری و اضطراب را نشان دهند (لورینگ و همکاران، 2011). این حالات متزلزل هوشیاری می تواند منجر به تصمیم گیری های تکانشی، طغیان های پرخاشگرانه و رفتارهای نامنظم شود که به طور بالقوه احتمال دخالت در فعالیت های مجرمانه را افزایش می دهد.

  • Viana Yegane
۲۷
خرداد

نویسنده: کیمیا نظری

نظریه دلبستگی که برای اولین بار توسط جان بالبی در دهه ۱۹۵۰ مطرح شد، بیان می کند که تجربیات اولیه مراقبت و پرورش، توانایی فرد را برای ایجاد روابط سالم در طول زندگی خود شکل می دهد (بالبی، ۱۹۶۹). در حالی که این مفهوم در درجه اول برای درک پویایی های بین فردی به کار گرفته شده است، تحقیقات اخیر نشان می دهد که سبک دلبستگی ممکن است پیامدهایی برای گرایش فرد به رفتار مجرمانه نیز داشته باشد.

در اصل، نوع دلبستگی به نحوه ادراک و واکنش افراد به تعاملات اجتماعی، به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی اشاره دارد. سه دسته اصلی از سبک های دلبستگی وجود دارد: ایمن، اضطرابی و اجتنابی. افراد با سبک دلبستگی ایمن مهارت های تنظیم عاطفی دارند، تمایل دارند به دیگران اعتماد کنند و در ارتباطات اجتماعی شرکت کنند. در مقابل، افراد با سبک دلبستگی اضطرابی اغلب هنگام جدا شدن از مراقبان، نیاز، دلهره و اضطراب مفرط را از خود نشان می دهند. در همین حال، افراد با سبک دلبستگی اجتنابی تمایل به سرکوب احساسات، حفظ فاصله و اولویت قرار دادن استقلال خود را دارند.

  • Viana Yegane
۲۶
خرداد

✍️نویسنده: زهرا قهرمانی

پدیده قتل، اقدامی شنیع و ویرانگر است که قرن‌هاست گریبان‌گیر جوامع بشری بوده است. علیرغم شیوع آن، جنبه خاصی در این جنایت وجود دارد که مستلزم بررسی است - چرا قاتلان اغلب جان اعضای خانواده خود را نجات می‌دهند؟ این تحقیق به پویایی‌های پیچیده روان‌شناختی زیربنای چنین رفتاری می‌پردازد و عوامل مختلفی را بررسی می‌کند که در تصمیم یک قاتل برای خودداری از آسیب رساندن به نزدیک‌ترین افراد نقش دارند.

دلبستگی عاطفی

یک توضیح ممکن، در مفهوم دلبستگی عاطفی نهفته است. اعضای خانواده، به ویژه بستگان نزدیک مانند همسر، فرزندان یا والدین، موقعیت منحصر به فردی را در دایره اجتماعی فرد اشغال می‌کنند.

۲۴
خرداد

✍️نویسنده: نگین جلیل نژاد

سلامت روان موضوعی است که در سال‌های اخیر مورد توجه فزاینده‌ای بوده است، زیرا تأثیر آن فراتر از رفاه فردی بوده و جنبه‌های مختلف جامعه از جمله سیستم عدالت کیفری را در بر می‌گیرد. تحقیقات پیوسته ارتباط معنی داری بین سلامت روان و رفتار مجرمانه را نشان داده است، با افرادی که مشکلات سلامت روانی را تجربه می‌کنند، احتمال بیشتری برای شرکت در فعالیت‌های مجرمانه دارند. این پدیده به هیچ گروه جمعیتی یا اجتماعی-اقتصادی خاصی محدود نمی‌شود، بلکه بر افراد از هر طبقه تأثیر می‌گذارد.

رابطه بین سلامت روان و رفتار مجرمانه چند وجهی است و عواملی مانند اختلالات مصرف مواد، تروما و زمینه اجتماعی نقش اصلی را ایفا می کنند.

یکی از دلایل اصلی این ارتباط در تعامل پیچیده بین سلامت روان و

۲۳
خرداد

✍️نویسنده: زهرا قهرمانی 

🔻تعریف

خشونت خانگی که به عنوان خشونت شریک صمیمی (IPV) نیز شناخته می شود، به الگوی رفتاری اشاره دارد که توسط یک یا هر دو طرف در یک رابطه عاشقانه برای کنترل و دستکاری شخص دیگر از طریق ترس، ارعاب و زور فیزیکی استفاده می شود. این پدیده در طول تاریخ بشریت یک موضوع دائمی بوده است و افراد را از همه طبقات زندگی بدون توجه به وضعیت اجتماعی-اقتصادی، نژاد، قومیت، جنسیت، گرایش یا سن تحت تاثیر قرار داده است.

🔻شیوع

 شیوع خشونت خانگی خیره کننده است. بر اساس گزارش ائتلاف ملی علیه خشونت خانگی، سالانه بیش از 12 میلیون نفر توسط یک شریک صمیمی تنها در ایالات متحده مورد آزار جسمی قرار می گیرند. سازمان بهداشت جهانی تخمین می‌زند که در سراسر جهان، تقریباً 30 درصد از زنان خشونت فیزیکی یا عاطفی را توسط شریک عاطفی خود تجربه کرده‌اند.

🔻انواع

 سوءاستفاده عاطفی 

شامل تضعیف احساس ارزشمندی فرد از طریق انتقاد مداوم است. کوچک شمردن توانایی‌ها؛ توهین‌های کلامی؛ آسیب رساندن به روابط شریک

۲۱
خرداد

نویسنده: زهرا قهرمانی

این تصور که افرادی که مرتکب جرم می شوند اغلب به دلیل عدم حمایت و روابط عاطفی نامناسب این کار را انجام می دهند، مفهومی است که در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. این ایده فرض می‌کند که وقتی افراد در طول سال‌های شکل‌گیری شخصیت و رشد خود مورد سهل انگاری والدین، سوء استفاده یا سایر اشکال آسیب قرار می گیرند، ممکن است در آینده در زندگی خود به رفتار مجرمانه دست بزنند.

یکی از دلایل اصلی حمایت از این نظریه این است که کودکانی که در محیط‌هایی بزرگ می‌شوند که بی‌توجهی یا بدرفتاری را تجربه کرده‌اند، احتمال بیشتری برای ابتلا به مشکلات روان‌شناختی مانند افسردگی، اضطراب و اختلالات دلبستگی را دارند. این مسائل مربوط به سلامت روان می تواند منجر به مشکلاتی در ایجاد پیوندهای عاطفی سالم با دیگران، از جمله شریک عاطفی و دوستان شود. در نتیجه، این افراد ممکن است به فعالیت های مجرمانه به عنوان ابزاری برای مقابله با درد عاطفی خود و جستجوی اعتبار و جایگاه روی آورند.

علاوه بر این، تحقیقات نشان داده است که افرادی که ترومای دوران کودکی را تجربه کرده‌اند، بیشتر درگیر رفتارهای تکانشی و مخاطره‌آمیز هستند که می‌تواند احتمال ارتکاب جنایت را افزایش دهد. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده است که افرادی که در کودکی مورد آزار جسمی قرار گرفته اند، بیشتر در معرض سوء مصرف مواد و رفتارهای بزهکارانه قرار می گیرند. به طور مشابه، تحقیقات نشان داده است که افرادی که در کودکی آزار جنسی را تجربه کرده‌اند، بیشتر درگیر رفتارهای خشونت‌آمیز و پرخاشگرانه هستند.

  • Viana Yegane