ریشه اختلالات جنسی و خودشیفتگی در مجرمین
نویسنده: کیمیا نظری
بین روانشناسان و جرم شناسان بحث شدیدی بر سر در نظر گرفتن اینکه تمایلات خودشیفتگی و اختلالات جنسی در مجرم ها ممکن است ریشه در تجربه های دوران کودکیشان نداشته باشد، به وجود آمده است . در حالی که برخی استدلال می کنند که این رفتارها به علت رویدادهای اولیه زندگی شکل می گیرد، برخی دیگر توضیحات جایگزین برای شکلگیری آنها پیشنهاد می کنند. این مطلب به بررسی این احتمال میپردازد که خودشیفتگی و اختلالات جنسی در مجرمان از عوامل دوران کودکی سرچشمه نمیگیرد، در عوض منشأهای بالقوه را از منابع دیگر بررسی میکند.
یک استدلال علیه ایده ریشه های دوران کودکی، مفهوم اپی ژنتیک است. تحقیقات اپی ژنتیکی نشان میدهد که عوامل محیطی، از جمله عواملی که در دوران بزرگسالی تجربه میشوند، میتوانند بر بیان ژن و شکلدهی رفتار بدون تغییر توالی DNA اصلی تأثیر بگذارند. این احتمال را افزایش میدهد که تجربیات بزرگسالان میتواند به ایجاد ویژگیهای خودشیفتگی یا اختلالات جنسی در افرادی که تجربه تربیت آسیبزا یا توهینآمیز نداشتهاند، کمک کند.
دیدگاه دیگری بیان می کند که نظریه یادگیری اجتماعی توضیح قابل قبولتری را برای ظهور این رفتارها ارائه می دهد. بر اساس این چارچوب، افراد از طریق مشاهده، تقلید و تقویت یاد می گیرند (بندورا، 1977). مجرمان ممکن است به دلیل قرار گرفتن در معرض الگوهای مشابه در گروه های همسالان، رسانه ها یا هنجارهای فرهنگی خود، نگرش های خودشیفتهگونه را اتخاذ کنند یا رفتارهای منحرفانه جنسی از خود نشان دهند. برای مثال، قرار گرفتن مکرر در معرض نمایشهای تجلیلآمیز از خودشیفتگان یا محتوای جنسی در فرهنگ عامه، میتواند افراد را به تقلید از چنین رفتارهایی وا دارد.
علاوه بر این، پیشرفتهای عصببیولوژیکی نقش ساختار و عملکرد مغز در شکلدهی ویژگیهای شخصیتی و رفتاری را روشن کرده است. تحقیقات نشان میدهد که ناهنجاریها در مناطقی که مسئول تنظیم هیجانی، کنترل تکانه و پردازش پاداش هستند، میتوانند به ایجاد اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) و اختلالات جنسی کمک کنند (بلیر و همکاران، 2011؛ کیهل و همکاران، 2009). این یافتهها نشان میدهد که عوامل بیولوژیکی، به جای تجربیات دوران کودکی، ممکن است نقش مهمی در شکلگیری این شرایط داشته باشند.
علاوه بر این، مفهوم روانشناسی تکاملی منشا احتمالی دیگری برای خودشیفتگی و اختلالات جنسی ارائه می دهد. از این منظر، برخی رفتارها ممکن است برای افزایش موفقیت باروری یا افزایش شانس بقا تکامل یافته باشند. به عنوان مثال، تمایلات خودشیفتگی می تواند به عنوان ابزاری برای جذب همسر یا ایجاد سلسله مراتب تسلط عمل کند، در حالی که انحرافات جنسی ممکن است یک مزیت انطباقی در محیط های خاص ایجاد کند. با در نظر گرفتن فشارهای تکاملی که رفتار انسان را شکل داده است، می توانیم بهتر بفهمیم که چرا افراد خاصی این ویژگی ها را از خود نشان می دهند.
در حالی که استدلالهای فوق جایگزینهای قانعکنندهای را برای دیدگاه سنتی درباره تأثیرات دوران کودکی ارائه میکنند، ضروری است که اذعان کنیم که تفاوتهای فردی و تعاملات پیچیده بین عوامل ژنتیکی، محیطی و روانشناختی احتمالاً در ایجاد خودشیفتگی و اختلالات جنسی در مجرمان نقش دارد. یک درک جامع باید دیدگاه های متعددی را در بر گیرد و تعامل پیچیده بین عوامل مختلف را در نظر بگیرد.
در نتیجه، این تصور که خودشیفتگی و اختلالات جنسی در مجرمان ریشه در تجربیات دوران کودکی ندارد، چالشی قابل تامل برای نظریههای رایج است. کاوش در تبیینهای جایگزین، از جمله اپی ژنتیک، نظریه یادگیری اجتماعی، زیستشناسی عصبی، و روانشناسی تکاملی، پیچیدگی این پدیدهها را برجسته میکند. همانطور که محققان به کشف اسرار پیرامون منشأ این شرایط ادامه می دهند، درک عمیق تری از ماهیت چند وجهی رفتار انسان پدیدار خواهد شد.
- ۰۳/۰۴/۰۲