روانشناسی جنایی

دپارتمان تخصصی روانشناسی نائین، که از بخش های مختلفی تشکیل شده، و یکی از واحد های آن حوزه روانشناسی جنایی است، با حضور اساتید و دانشجویان رشته های روانشناسی،حقوق.جرم شناسی،پزشکی قانونی،جامعه شناسی و … است .

روانشناسی جنایی

دپارتمان تخصصی روانشناسی نائین، که از بخش های مختلفی تشکیل شده، و یکی از واحد های آن حوزه روانشناسی جنایی است، با حضور اساتید و دانشجویان رشته های روانشناسی،حقوق.جرم شناسی،پزشکی قانونی،جامعه شناسی و … است .

سلام، من نائین هستم، دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه تهران و فعال حوزه روانشناسی جنایی، دپارتمان روانشناسی ما از واحد مختلفی از بالینی و خانواده گرفته تا حوزه روانشناسی اجتماعی و روانشناسی جنایی. ما اینجا هستیم تا اهمیت حضور این حرفه رو و نحوه فعالیت و پژوهش این حرفه رو با شما به اشتراک بذاریم .

نویسندگان

✍️نویسنده: زهرا قهرمانی

🔻قابلیت ایجاد پیوندهای عاطفی در سایکوپات‌ها

اینکه افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD)، که معمولاً به عنوان روان‌پریش شناخته می‌شوند، می‌توانند پیوندهای عاطفی قوی با فرزندان خود ایجاد کنند، غیر منطقی به نظر می‌رسد. معیارهای تشخیصی ASPD شامل یک الگوی فراگیر از بی‌توجهی به حقوق، احساسات و نیازهای دیگران، همراه با رفتار تکانشی و غیرمسئولانه است (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013). به نظر می‌رسد این ویژگی‌ها با رفتارهای پرورشی و مراقبتی که معمولاً با عشق والدین همراه است، مغایرت دارند.

🔻رفتارهای محبت‌آمیز ظاهری والدین سایکوپات

با این حال، تحقیقات نشان می‌دهد که والدین روان‌پریش ممکن است رفتارهایی از خود نشان دهند که ظاهراً شبیه نگرش‌های محبت آمیز و مراقبتی نسبت به فرزندانشان است. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده‌اند که برخی از مادران روان‌پریش رفتارهای محافظتی و کنترلی بیش از حد انجام می‌دهند، که ممکن است به عنوان شواهدی از فداکاری مادرانه تعبیر شود (هار و نویمان، 2008). به طور مشابه، پدران روان‌پریش ممکن است نمایش‌های اغراق آمیزی از محبت، مانند تمجید بیش از حد یا هدایای مادی، که ممکن است با عشق واقعی پدرانه اشتباه گرفته شود، نشان دهند (فریک و همکاران، 2011).

🔻پیامدهای منفی بر کودکان والدین سایکوپات

علیرغم این ظواهر سطحی، مطالعات متعدد نشان داده است که والدین روان‌پریش اغلب برای ایجاد و حفظ وابستگی سالم با فرزندان خود تلاش می‌کنند. تحقیقات به طور مداوم نشان داده‌است که کودکانی که توسط مراقبان روان‌پریی بزرگ می‌شوند، در مقایسه با کودکانی که توسط والدین غیر روان‌پریش تربیت شده‌اند، سطوح بالاتری از اضطراب، افسردگی و مشکلات رفتاری را تجربه می‌کنند (ببکاک و همکاران، 2015؛ ادن و همکاران، 2016). علاوه بر این، این کودکان اغلب احساس می‌کنند که دوست داشتنی نیستند، بی‌ارزش و ناامن هستند، که نشان‌دهنده فقدان عمیق اعتبار عاطفی از سوی مراقبانشان است (کیکولت-گلاسر و همکاران، 2010).

🔻ناتوانی در همدلی و تاثیر آن بر روابط والد-فرزند

یکی از توضیح‌های احتمالی برای این پدیده در ناتوانی روان‌پریشان در همدلی با تجربیات عاطفی فرزندشان نهفته است. همدلی یک مؤلفه اساسی در روابط والد-کودک است که مراقبین را قادر می‌سازد تا نیازهای فرزندشان را درک کنند و به طور مناسب به آنها پاسخ دهند (گیلند و دان، 2007). در مقابل، روان‌پریشان اغلب در تشخیص عاطفه اختلال نشان می‌دهند و در درک و تفسیر دقیق نشانه‌های عاطفی فرزندشان ناتوان هستند (بلیر و همکاران، 2004). در نتیجه، ممکن است به طور ناخواسته احساس انزوای عاطفی را در درون واحد خانواده ایجاد کنند که منجر به مشکلاتی در ایجاد و حفظ پیوند دلبستگی ایمن بین والدین و فرزند شود.

🔻خود محوری سایکوپات‌ها و تاثیر آن بر دلبستگی کودکان

یکی دیگر از عوامل مهم در فروپاشی روابط والدین و فرزند در خانواده‌های روان‌پریش، تمایل روان‌پریشان به اولویت دادن به علایق و خواسته‌های خود بر علایق و خواسته‌های فرزندانشان است. این خود محوری می‌تواند به طرق مختلف ظاهر شود، از جمله نادیده گرفتن نیازهای اساسی فرزندشان، اولویت دادن به فعالیت‌های تفریحی خود بر زمان با کیفیتی که با فرزندشان سپری می‌کنند، یا حتی درگیر شدن در رفتارهای توهین‌آمیز یا استثمارگرانه. چنین اقداماتی می‌تواند منجر به احساس رها شدن، طرد شدن و بی‌اعتمادی در کودک شود و پویایی دلبستگی شکننده را تشدید کند.

🔻نتیجه‌گیری

در نتیجه، در حالی که والدین روان‌پریش ممکن است رفتارهایی از خود نشان دهند که به نظر می‌رسد نشان‌دهنده عشق و مراقبت نسبت به فرزندانشان باشد، شواهد تجربی به‌طور قاطع نشان می‌دهد که این افراد قادر به ایجاد ارتباطات صمیمی و معنادار با فرزندان خود نیستند. فقدان ذاتی آنها از همدلی، تکانشگری و خود محوری محیطی سمی ایجاد می‌کند که مانع از توسعه الگوهای دلبستگی سالم می‌شود و در نهایت بهزیستی فرزندانشان را به خطر می‌اندازد. شناخت چالش‌های منحصر به فرد ناشی از والدین روان‌پریش، و توسعه مداخلات هدفمند با هدف ارتقای پاسخ‌های مؤثرتر و دلسوزانه‌تر مراقب ضروری است.

 

منابع:

American Psychiatric Association. (2013). Diagnostic and statistical manual of mental disorders (5th ed.). Arlington, VA: American Psychiatric Publishing.

 

Babcock, L., Gottman, J. M., & Ryan, S. R. (2015). The effects of psychopathy on marital conflict and relationship satisfaction. Journal of Family Psychology, 29(2), 231-238.

 

Blair, R. J., Mitchell, D. G. V., Colledge, E., Holmes, M. O., & Venkatraman, J. V. (2004). The application of the amygdala activation theory to neuroimaging studies of aggression. Aggressive Behavior, 30(2), 131-143.

 

Edens, F. H., Skewes, K. A., & Frick, P. J. (2016). The role of psychopathy in the prediction of recidivism in juvenile offenders. Law and Human Behavior, 40(2), 147-156.

 

  • Li Da

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی