روانشناسی جنایی

دپارتمان تخصصی روانشناسی نائین، که از بخش های مختلفی تشکیل شده، و یکی از واحد های آن حوزه روانشناسی جنایی است، با حضور اساتید و دانشجویان رشته های روانشناسی،حقوق.جرم شناسی،پزشکی قانونی،جامعه شناسی و … است .

روانشناسی جنایی

دپارتمان تخصصی روانشناسی نائین، که از بخش های مختلفی تشکیل شده، و یکی از واحد های آن حوزه روانشناسی جنایی است، با حضور اساتید و دانشجویان رشته های روانشناسی،حقوق.جرم شناسی،پزشکی قانونی،جامعه شناسی و … است .

سلام، من نائین هستم، دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه تهران و فعال حوزه روانشناسی جنایی، دپارتمان روانشناسی ما از واحد مختلفی از بالینی و خانواده گرفته تا حوزه روانشناسی اجتماعی و روانشناسی جنایی. ما اینجا هستیم تا اهمیت حضور این حرفه رو و نحوه فعالیت و پژوهش این حرفه رو با شما به اشتراک بذاریم .

نویسندگان

۸ مطلب توسط «Viana Yegane» ثبت شده است

۲۷
تیر

نویسنده: ویانا

 

سلامت روان به عنوان یک عامل مهم در شکل دادن به رفتار فردی، از جمله رفتار مجرمانه شناخته شده است. رابطه بین سلامت روان و جرم و جنایت پیچیده و چندوجهی است و شواهد نظری و تجربی نشان می‌دهد که مسائل مربوط به سلامت روان نقش مهمی را در تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری مجرمانه دارند.

در این مطلب به بررسی تأثیر سلامت روان بر تصمیم‌گیری مجرمانه و بررسی راه‌های مختلفی که شرایط سلامت روانی می‌تواند بر تمایل فرد به رفتار مجرمانه تأثیر بگذارد می پردازیم.

 

تعریف سلامت روان و رابطه آن با جرم

قبل از پرداختن به جزئیات چگونگی تأثیر سلامت روان بر تصمیم گیری جنایی، ضروری است که منظور از «سلامت روان» و ارتباط آن با جرم را تعریف کنیم. سلامت روان به وضعیت بهزیستی عاطفی، روانی و اجتماعی فرد اشاره دارد (سازمان بهداشت جهانی، 2018). این شامل طیف وسیعی از عوامل، از جمله عملکرد شناختی، تنظیم خلق و خوی، و مکانیسم های مقابله است، که همه به توانایی کلی یک فرد در جهت یابی موثر در محیط خود کمک می‌کند.

تحقیقات پیوسته نشان داده است که افراد مبتلا به اختلالات سلامت روان به طور نامتناسبی در میان افرادی که در فعالیت‌های مجرمانه دخیل هستند حضور دارند (فازل و همکاران، 2002؛ جیمز و گلاسر، 1989). این پدیده اغلب به این واقعیت نسبت داده می شود که مسائل مربوط به سلامت روان می تواند ظرفیت فرد را برای تفکر منطقی، کنترل تکانه و مهارت های حل مسئله که اجزای کلیدی تصمیم گیری موثر هستند را مختل کند.

  • Viana Yegane
۲۰
تیر

نویسنده: ویانا

رفتار مجرمانه از دیرباز موضوع نگرانی محققان، سیاستگذاران و مقامات مجری قانون بوده است. در حالی که علل دقیق جنایت چند وجهی و پیچیده باقی مانده است، پیشرفت های اخیر در علوم اعصاب، زیربنای عصبی زیستی رفتار مجرمانه را روشن کرده است. در این مطلب به بررسی مشکلات مختلف مغز مرتبط با فعالیت های جنایی می پردازیم و روابط پیچیده بین عملکرد شناختی، تنظیم هیجانی و نتایج رفتاری را بررسی می کنیم.

  • Viana Yegane
۰۲
تیر

نویسنده: کیمیا نظری


بین روانشناسان و جرم شناسان بحث شدیدی بر سر در نظر گرفتن اینکه تمایلات خودشیفتگی و اختلالات جنسی در مجرم ها ممکن است ریشه در تجربه های دوران کودکیشان نداشته باشد، به وجود آمده است . در حالی که برخی استدلال می کنند که این رفتارها به علت رویدادهای اولیه زندگی شکل می گیرد، برخی دیگر توضیحات جایگزین برای شکل‌گیری آنها پیشنهاد می کنند. این مطلب به بررسی این احتمال می‌پردازد که خودشیفتگی و اختلالات جنسی در مجرمان از عوامل دوران کودکی سرچشمه نمی‌گیرد، در عوض منشأهای بالقوه را از منابع دیگر بررسی می‌کند.
یک استدلال علیه ایده ریشه های دوران کودکی، مفهوم اپی ژنتیک است. تحقیقات اپی ژنتیکی نشان می‌دهد که عوامل محیطی، از جمله عواملی که در دوران بزرگسالی تجربه می‌شوند، می‌توانند بر بیان ژن و شکل‌دهی رفتار بدون تغییر توالی DNA اصلی تأثیر بگذارند. این احتمال را افزایش می‌دهد که تجربیات بزرگسالان می‌تواند به ایجاد ویژگی‌های خودشیفتگی یا اختلالات جنسی در افرادی که تجربه تربیت آسیب‌زا یا توهین‌آمیز نداشته‌اند، کمک کند.

  • Viana Yegane
۲۹
خرداد

نویسنده: ویانا

رابطه بین صرع و رفتار مجرمانه از دیرباز موضوع مورد علاقه در زمینه های علوم اعصاب، روانشناسی و جرم شناسی بوده است. در حالی که اذعان به این امر ضروری است که افراد مبتلا به صرع نسبت به افرادی که این بیماری را ندارند بیشتر درگیر فعالیت های مجرمانه نیستند، یک تعامل پیچیده بین این دو وجود دارد که کاوش بیشتر را ایجاب می کند.

صرع یک ​​اختلال عصبی است که با تشنج‌های مکرر مشخص می‌شود که می‌تواند توسط عوامل مختلفی مانند استرس، خستگی یا برخی داروها ایجاد شود. تجربه تشنج می تواند تأثیرات عمیقی بر عملکرد شناختی، عاطفی و رفتاری فرد داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد که افراد مبتلا به صرع ممکن است به دلیل اختلال در عملکرد طبیعی مغز در طول تشنج، افزایش تکانشگری، پرخاشگری و اضطراب را نشان دهند (لورینگ و همکاران، 2011). این حالات متزلزل هوشیاری می تواند منجر به تصمیم گیری های تکانشی، طغیان های پرخاشگرانه و رفتارهای نامنظم شود که به طور بالقوه احتمال دخالت در فعالیت های مجرمانه را افزایش می دهد.

  • Viana Yegane
۲۷
خرداد

نویسنده: کیمیا نظری

نظریه دلبستگی که برای اولین بار توسط جان بالبی در دهه ۱۹۵۰ مطرح شد، بیان می کند که تجربیات اولیه مراقبت و پرورش، توانایی فرد را برای ایجاد روابط سالم در طول زندگی خود شکل می دهد (بالبی، ۱۹۶۹). در حالی که این مفهوم در درجه اول برای درک پویایی های بین فردی به کار گرفته شده است، تحقیقات اخیر نشان می دهد که سبک دلبستگی ممکن است پیامدهایی برای گرایش فرد به رفتار مجرمانه نیز داشته باشد.

در اصل، نوع دلبستگی به نحوه ادراک و واکنش افراد به تعاملات اجتماعی، به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی اشاره دارد. سه دسته اصلی از سبک های دلبستگی وجود دارد: ایمن، اضطرابی و اجتنابی. افراد با سبک دلبستگی ایمن مهارت های تنظیم عاطفی دارند، تمایل دارند به دیگران اعتماد کنند و در ارتباطات اجتماعی شرکت کنند. در مقابل، افراد با سبک دلبستگی اضطرابی اغلب هنگام جدا شدن از مراقبان، نیاز، دلهره و اضطراب مفرط را از خود نشان می دهند. در همین حال، افراد با سبک دلبستگی اجتنابی تمایل به سرکوب احساسات، حفظ فاصله و اولویت قرار دادن استقلال خود را دارند.

  • Viana Yegane
۲۱
خرداد

نویسنده: زهرا قهرمانی

این تصور که افرادی که مرتکب جرم می شوند اغلب به دلیل عدم حمایت و روابط عاطفی نامناسب این کار را انجام می دهند، مفهومی است که در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. این ایده فرض می‌کند که وقتی افراد در طول سال‌های شکل‌گیری شخصیت و رشد خود مورد سهل انگاری والدین، سوء استفاده یا سایر اشکال آسیب قرار می گیرند، ممکن است در آینده در زندگی خود به رفتار مجرمانه دست بزنند.

یکی از دلایل اصلی حمایت از این نظریه این است که کودکانی که در محیط‌هایی بزرگ می‌شوند که بی‌توجهی یا بدرفتاری را تجربه کرده‌اند، احتمال بیشتری برای ابتلا به مشکلات روان‌شناختی مانند افسردگی، اضطراب و اختلالات دلبستگی را دارند. این مسائل مربوط به سلامت روان می تواند منجر به مشکلاتی در ایجاد پیوندهای عاطفی سالم با دیگران، از جمله شریک عاطفی و دوستان شود. در نتیجه، این افراد ممکن است به فعالیت های مجرمانه به عنوان ابزاری برای مقابله با درد عاطفی خود و جستجوی اعتبار و جایگاه روی آورند.

علاوه بر این، تحقیقات نشان داده است که افرادی که ترومای دوران کودکی را تجربه کرده‌اند، بیشتر درگیر رفتارهای تکانشی و مخاطره‌آمیز هستند که می‌تواند احتمال ارتکاب جنایت را افزایش دهد. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده است که افرادی که در کودکی مورد آزار جسمی قرار گرفته اند، بیشتر در معرض سوء مصرف مواد و رفتارهای بزهکارانه قرار می گیرند. به طور مشابه، تحقیقات نشان داده است که افرادی که در کودکی آزار جنسی را تجربه کرده‌اند، بیشتر درگیر رفتارهای خشونت‌آمیز و پرخاشگرانه هستند.

  • Viana Yegane
۲۰
خرداد

نویسنده: نائین و ویانا

مطالعه شخصیت‌ مجرمین از دیرباز موضوع مورد توجه در زمینه‌های روان‌شناسی، جرم‌شناسی و اجرای قانون بوده است. محققان با هدف توسعه راهبردهای مؤثرتر برای پیشگیری، مداخله و توانبخشی به دنبال درک ویژگی‌های روان‌شناختی اساسی دخیل در جرم هستند که افراد را به سمت رفتار مجرمانه سوق می‌دهد.

یکی از شناخته‌شده‌ترین چارچوب‌ها برای درک شخصیت‌های مجرمانه، لیست بررسی روان‌پریشی (PCL) است که توسط رابرت هار تهیه شده است. PCL سطح تمایلات روان‌پریشی فرد را ارزیابی می‌کند که شامل ویژگی‌هایی مانند جذابیت ظاهری، بزرگ‌نمایی، نیاز به تحریک، دروغگویی بیمارگونه، دستکاری روانی، عدم همدلی و احساسات سطحی است. تحقیقات نشان داده است که افراد دارای گرایشات روان‌پریشی بیشتر مستعد جرایم تکانشی و خشونت‌آمیز هستند که اغلب ناشی از تمایل به هیجان یا سود مالی است تا انگیزه‌های عمیق‌تر.

ملاحظات مهم دیگر مفهوم اختلال شخصیت ضداجتماعی است که به عنوان sociopathy نیز شناخته می شود. افراد مبتلا به این وضعیت معمولاً الگوی بی‌توجهی به قانون، احساسات و دارایی دیگران را نشان می‌دهند، همراه با عدم پشیمانی یا احساس گناه هنگام انجام رفتارهای مضر یا غیرقانونی. افراد ضداجتماعی ممکن است به جای اینکه انگیزه های مالی یا سایر ملاحظات عملی داشته باشند، به دلیل کسالت، هیجان طلبی یا احساس استحقاق مرتکب جنایت می شوند.

  • Viana Yegane
۰۳
خرداد

  نویسنده: ویانا

بزهکاری در بین کودکان و نوجوانان تیزهوش موضوع پیچیده ای است که عوامل مختلف روانی، اجتماعی و تربیتی را در هم آمیخته است. افراد با استعداد اغلب با توانایی های بالای شناختی، خلاقیت و تعهد به کارشان تعریف می شوند. با این حال، این ویژگی ها آنها را از درگیری با دنیای بزهکاری مصون نمی کند. شیوع و کم بازنمایی شیوع بزهکاری در کودکان تیزهوش به طور معنی داری بیشتر از جمعیت عمومی نیست. در واقع، جوانان با استعداد ممکن است در بین بزهکاران کمتر حضور داشته باشند. این می تواند به دلیل عوامل متعددی از جمله توانایی آنها در استفاده از مهارت های شناختی پیشرفته برای جلوگیری از انجام اعمال نادرست یا وجود محیط های حمایتی که باعث کاهش رشد رفتارهای بزهکارانه می شود، باشد. ملاحظات بهداشت روانی نوجوانان با استعداد از مسائل مربوط به سلامت روان مستثنی نیستند. استرس، اضطراب، افسردگی و حتی رفتارهای خودکشی می تواند در این جمعیت شناسی وجود داشته باشد. فشار برای انجام کار و انزوای اجتماعی که می تواند با متفاوت بودن از همسالان همراه باشد ممکن است به این مشکلات دامن بزند. بسیار مهم است که بدانیم استعداد چندوجهی است و نمره IQ بالا به تنهایی شاخص کافی برای بزهکاری کودک نیست. شیوع بزهکاری در میان کودکان و نوجوانان تیزهوش به اندازه ای که انتظار می رود زیاد نیست. بزهکاران تیزهوش تنها 3 تا 5 درصد از جمعیت جوان مجرم را تشکیل می دهند. این بازنمایی پایین را می توان به عوامل متعددی نسبت داد، از جمله شناسایی ناکافی استعداد در بین جوانان بزهکار و عدم درک عوامل استرس زا منحصر به فردی که افراد با استعداد با آن مواجه هستند. در ادامه به بررسی عوامل احتمالی دخیل در این معضل و نحوه پیشگیری از آن می پردازیم.

  • Viana Yegane