تنوع تایپ های شخصیتی در مجرمین

نویسنده: نائین و ویانا

مطالعه شخصیت‌ مجرمین از دیرباز موضوع مورد توجه در زمینه‌های روان‌شناسی، جرم‌شناسی و اجرای قانون بوده است. محققان با هدف توسعه راهبردهای مؤثرتر برای پیشگیری، مداخله و توانبخشی به دنبال درک ویژگی‌های روان‌شناختی اساسی دخیل در جرم هستند که افراد را به سمت رفتار مجرمانه سوق می‌دهد.

یکی از شناخته‌شده‌ترین چارچوب‌ها برای درک شخصیت‌های مجرمانه، لیست بررسی روان‌پریشی (PCL) است که توسط رابرت هار تهیه شده است. PCL سطح تمایلات روان‌پریشی فرد را ارزیابی می‌کند که شامل ویژگی‌هایی مانند جذابیت ظاهری، بزرگ‌نمایی، نیاز به تحریک، دروغگویی بیمارگونه، دستکاری روانی، عدم همدلی و احساسات سطحی است. تحقیقات نشان داده است که افراد دارای گرایشات روان‌پریشی بیشتر مستعد جرایم تکانشی و خشونت‌آمیز هستند که اغلب ناشی از تمایل به هیجان یا سود مالی است تا انگیزه‌های عمیق‌تر.

ملاحظات مهم دیگر مفهوم اختلال شخصیت ضداجتماعی است که به عنوان sociopathy نیز شناخته می شود. افراد مبتلا به این وضعیت معمولاً الگوی بی‌توجهی به قانون، احساسات و دارایی دیگران را نشان می‌دهند، همراه با عدم پشیمانی یا احساس گناه هنگام انجام رفتارهای مضر یا غیرقانونی. افراد ضداجتماعی ممکن است به جای اینکه انگیزه های مالی یا سایر ملاحظات عملی داشته باشند، به دلیل کسالت، هیجان طلبی یا احساس استحقاق مرتکب جنایت می شوند.

در مقابل، تحقیقات نشان می‌دهد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) ممکن است به دلیل اختلالات شدید عاطفی و مشکلات در صمیمیت و روابط، درگیر رفتارهای خود تخریب‌کننده یا انگلی مانند سوء مصرف مواد، فحشا یا دزدی باشند. . افراد BPD ممکن است با تکانشگری، نوسانات خلقی و روابط ناپایدار دست و پنجه نرم کنند، که آنها را به انتخاب های ضعیف و انجام رفتارهای مخاطره آمیز یا مخرب سوق می دهد.

علاوه بر این، مطالعات زیرمجموعه‌ای از مجرمان را شناسایی کرده‌اند که دارای ویژگی‌های شخصیتی «ماکیاولیستی» هستند. این افراد با حیله گری، دستکاری روانی و تفکر استراتژیک خود مشخص می شوند و اغلب از این مهارت ها برای رسیدن به اهداف خود از طریق ابزارهای فریبکارانه استفاده می کنند. ماکیاولیست ها ممکن است بیشتر درگیر جنایات یقه سفید شوند، مانند کلاهبرداری، اختلاس، یا جاسوسی شرکتی، جایی که از هوش و کاریزمای خود برای فریب دادن و استثمار دیگران استفاده می کنند.

ضروری است که بدانیم هیچ تیپ شخصیتی به تنهایی مسئول رفتار مجرمانه نیست. در عوض، اغلب یک تعامل پیچیده بین عوامل مختلف، از جمله تأثیرات محیطی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، آموزش و دسترسی به منابع است. علاوه بر این، بسیاری از افرادی که ویژگی‌های شخصیتی خاصی از خود نشان می‌دهند، ممکن است لزوماً درگیر فعالیت‌های مجرمانه نباشند، در حالی که برخی از افرادی که این ویژگی‌ها را نشان نمی‌دهند ممکن است همچنان مرتکب جرم شوند.

شناخت انواع شخصیت مجرمان می تواند به توسعه مداخلات هدفمند و برنامه های درمانی با هدف کاهش میزان تکرار جرم و بهبود امنیت عمومی کمک کند. با شناخت انگیزه‌ها و الگوهای رفتاری متمایز مرتبط با تیپ‌های شخصیتی مختلف، سیاست‌گذاران، مقامات مجری قانون و متخصصان سلامت روان می‌توانند برای ایجاد استراتژی‌های مؤثرتر برای پیشگیری و رسیدگی به رفتار مجرمانه با یکدیگر همکاری کنند.

در نهایت، مطالعه شخصیت های جنایتکار به عنوان یک جزء حیاتی از تلاش های مداوم ما برای مبارزه با جرم و جنایت و ترویج عدالت اجتماعی عمل می کند. با روشن کردن پیچیدگی‌های رفتار انسانی و عواملی که به جرم و جنایت کمک می‌کنند، می‌توانیم در جهت ایجاد جامعه ای امن‌تر و دلسوزتر برای همه تلاش کنیم.